کتاب شیر تلخ

«هیچ‌کدام چاره‌ساز نبود. درمان‌ها چاره‌ساز نبودند. زیرا من برای تغییر و خوب شدن آماده نبودم. چاهی پر از احساس برای خودم کنده بودم. وقتی به عمیق بودن بیش‌ازحد آن پی بردم، از کندن صرف‌نظر کردم و خودم را در آن چاه انداختم. تمام هفته‌ها و ماه‌های من، درون آن چاه گذشت، هرقدر که دلم به حال خودم می‌سوخت بیشتر در ته چاه فرو می‌رفتم. هرقدر به این باور می‌رسیدم که دیگر ته چاه هستم، بیش‌تر دلم به حال خودم می‌سوخت. ته چاه گردابی سرد و سوت‌وکور بود و من را در بر‌گرفته بود. چه وقت و چگونه ته این چاه رفته بودم. هیچ‌چیز نفهمیدم. هیچ تلاشی هم برای فهمیدن آن انجام ندادم. دوست نداشتم از آن چاه بیرون بیایم. آنجا ماندن راحت بود. بالا رفتن، دست‌وپا زدن و حتی پیچ‌وتاب خوردن هم سخت بود. این پیچ‌وخم افسردگی که می‌گویند حتی اگر راه خروج را هم پیدا کرده باشی، دوست نداری ازآنجا بیرون بروی.»

کتاب شیر تلخ از پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ کشور ترکیه است. متن بالا تکه‌ای از کتاب شیر تلخ نوشته الیف شافاک و با ترجمه‌ی مشترک شالیز فدایی‌نیا و سیامک تقی‌زاده بود که نشر میلکان آن را در 256 صفحه، در قطع رقعی و با جلد سلفون شومیز مات چاپ کرده است.